مجموع نظرات: ۰
دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۸ - ۱۲:۳۷
۰ نفر

رسول بهروش: دنیای جدید، دنیای لوکس‌ها، شیک‌ها و چشم‌نوازهاست

 امروز، هر چه‌قدر «بنا» اهمیت دارد، همپای آن «نما» هم مهم است و کلی انرژی صرف بهتر کردن آن می‌شود. درست به‌همین‌خاطر است که آدم‌ها، هر روز این همه پول صرف بهتر کردن سر و‌ وضع‌شان می‌کنند؛ بهترین و گران‌ترین شامپوها را می‌خرند، صورت‌شان را «اصلاح» می‌کنند، برای رفتن به آرایشگاه مطلوب‌شان وقت قبلی می‌گیرند و در انتخاب لباس، کلی دقت و زمان به خرج می‌دهند.

در مورد ساختمان‌ها هم همین‌طور است و لابد نیازی به توضیح اضافی نیست که زیبایی محل ‌کار یا زندگی آدم‌ها، برای‌شان اولویت بسیار بالایی دارد. در این میان، تردیدی وجود ندارد که زیبایی شهر هم امروزه در زمره مهم‌ترین دغدغه‌های مدیران قرار دارد‌، به‌طوری‌ که همه‌جای دنیا تلاش‌های گسترده‌ای برای کنترل و بهینه‌کردن فرم ظاهری کنش‌های افراد صورت می‌گیرد.

در این دو صفحه سعی کرده‌ایم برخی از نازیبایی‌های ظاهری شهرمان را برای‌تان دور هم جمع کنیم تا خودتان در مورد وجود و ضرورت مقابله با آن‌ها قضاوت کنید. این شما و این هم زوایایی نه‌چندان مخفی از پایتخت دوست‌داشتنی ایران!

می‌بینید اعتیاد چی به سر آدم می‌آره؟ انصافا با این هیبت و دل و روده بیرون ریخته و یک چشم، خیلی شبیه اغتشاشگران بصری شده. البته  میت روی زمین نمی‌ماند اما  این تنها رنوی کلنگی است که روی زمین می‌ماند. این رنوی اغتشاشگر را باید به نمایشگاهی حوالی یک‌ قبرستان خودرو معرفی کرد!

ستون‌نویس تقاطع سهروردی-شهیدمطهری اطلاعات خود را روی کتیبه‌های شهرداری خالی کرده است. این ستون‌نوشته‌ها دو‌هزار سال بعد به آثار باستانی تبدیل خواهند‌شد. البته فعلا ارزش اقتصادی  ندارند، امیدواریم تاجران محترم میراث فرهنگی، چند‌قرن دندان روی جگر بگذارند!

‌تعمیر انواع مایکروویو در منزل، بدون درد وبیهوشی. تعمیرکار مایکروویو، زنده، تحویل در محل! مایکروویو هم به وسیله‌ای گفته می‌شود که آدم برای تعمیرش به یک دیوار نیاز پیدا می‌کند.

‌تعمیر انواع مایکروویو در منزل، بدون درد وبیهوشی. تعمیرکار مایکروویو، زنده، تحویل در محل! مایکروویو هم به وسیله‌ای گفته می‌شود که آدم برای تعمیرش به یک دیوار نیاز پیدا می‌کند.

‌این تصویر نشان می‌دهد، مسئولان فدراسیون بسکتبال، استعدادهای درخشانی را در سطح شهر نادیده گرفته‌اند.  نشانه‌گیری را ببینید. طرف بزرگ‌ترین سطل زباله خاور‌میانه را ندیده است.

به این می‌گویند مبلمان شیک شهری؛ بفرمایید اطراق کنید لطفا. منظره نرده‌های محافظ درخت و صدای شرشر جوی خیابان، جان می‌دهد برای یک چرت عصرگاهی. طرف درخت را هم رنگ زده تا به جای قناری قالب کند به خلق خدا!

‌بشتابید که غفلت موجب پشیمانی است. معاوضه کهنه با نو و نو با کهنه. باور کنید تشکش مال یک آقای دکتر بوده که فقط شبی 10‌دقیقه  چرت می‌زده ، آن هم روی زمین. بشتابید که غفلت موجب بی‌خوابی است!

‌این‌جاست که می‌گویند بر سر جوی نشین و «علف هرز» بچین! این عکس هنری را عکاس همشهری‌زندگی در شرایطی شکار کرده که از شدت خود نوستالژی بینی، یک‌چشمش اشک بود و آن یکی خون!


بفرمایید بنویسید لطفا. تعارف نکنید. این دیوار هنوز سرجمع یک وجب جای خالی دارد. احتمالا مردم این کوچه عادت دارند پیغام‌های‌شان را روی دیوار برای هم بگذارند؛ «اصغر‌آقا در رو باز کن». این را آقا‌محسن روی دیوار خانه اصغر‌آقا نوشت، چون زنگ‌شان خراب بود!

‌ این وسپا داشته از خیابان رد می‌شده که پلیس گفته «بزن بغل»، راننده هم جوگیر بوده و بدجوری زده بغل! آن گوشه تصویر هم شهرداری درختش را بسته به فرغون مردم تا کسی نگاه چپ به آن نکند. مرسی اغتشاش!

احتمالا زندگی این خانواده محترم چند لایه دارد: لایه اول، لایه دوم، لایه سوم و... حالا شانس آوردیم این‌جا پلاک یک است، وضع دیوارشان این‌طوری است، به ته کوچه برسیم معلوم نیست چه چیزی انتظارمان را می‌کشد. زلزله، همین دیوارها را می‌بیند که قید آمدن را می‌زند دیگر. پیش خودش می‌گوید: «من دیگه واسه چی خودم رو سبک کنم برم»؟!

بعضی دیوارها جان می‌دهند برای صله‌ارحام از این لحاظ. این‌جاست که می‌گویند حافظ احتمالا عصبانی بوده! خب برادر من آشغال نگذار دیگر. حتما باید به‌وسیله اغتشاش بصری با شما برخورد شود.اصلاً لعنت بر لوله بخاری که بی‌موقع از دیوار بزند بیرون و اغتشاش آدم را ناقص کند!

شمع و گل و پروانه؛ جمع همه این‌ها روی پتوهای شست‌وشو‌شده جمع است. بچه‌های شما خرابکاری(!) می‌کنند، مردم چه گناهی کردند که باید دچار اغتشاش بصری شوند؟ قاسم آقا تصویر  صافه؟ نه، یه‌خرده بچرخون این‌طرف!

 صبح عالی به‌خیر. این بنده خدا چنان راحت کف خیابان خوابیده که بیل گیتس هم نمی تواند چنین آرامشی را تجربه کند. خب، خب، ظرف غذا، بقچه لباس‌ها‌... به نظر شما دست‌شویی کجا می‌تواند باشد؟!

«این‌جا سر کوچه سرخپوست‌هاست. همه این‌جا هستن، بستنی‌فروشه هم هست. می‌خوام همشون‌رو ببینم‌...» این‌ها را قهرمان قصه یک فیلمفارسی مشهور، حدود سی‌و‌چند‌سال پیش در حالی به زبان آورد که احتمالا سر همین کوچه ایستاده بود و می‌خواست برود اغتشاش بصری کند! 

همشهری زندگی

کد خبر 91869

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار شهری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز